کافه شب



.

از یه زمانی به بعد ادم دیگه خودشو به در و دیوار نمی کوبه از کسی شاکی نمیشه از آدما فاصله نمیگیره ادم از یه جایی به بعد دیگه گریه نمی کنه دیگه غصه نمیخوره تدم تز یه جایی ب بعد دیگه منتظر نمیشینه فقط میشینه ی گوشه و نگاه میکنه فقط نگاه ادم از یه جایی به بعد فقط دروغ میگه . ادم از یه جایی به بعد فقط نقشش رو بازی میکنه.

.

می‌خواهَم جنازه‌ام بر آب بیفتد و ساعَت‌ها به ابرها خیره شوم، مرده‌ام موج بَردارد قایِقی باشم که مسافرانَش را پیاده کرده است و حالا بی خیالِ هر چیز بر این ملافه‌ی آبی چُرت می زند مَرگ می خواست این طور زیبا باشد که ما خاکَش کردیم!

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

Chris علي داودي اخبار و اطلاعات سئو حرفه ای Prince 「DιαɱσɳԃTҽαɱ」 فروشگاه اینترنتی ویستا رایانه فرش پرسان پارس مدرسه شاد